عاشقانه های مادر و دختری ...

همه چی آرومه :))

1394/5/15 11:57
نویسنده : مامی س
128 بازدید
اشتراک گذاری

این روزا به لطف خدای مهربونم همه چیز مرتبه :)

(گوش شیطون کرررر، بزنم به تختهخندونک )

دیروز برای خونه ای که توش هستیم مستاجر پیدا شد و قرارداد بستن. خونه جدید هم با صاحبخونه رفتیم دیدیم و قرارشد برای رنگ یا کاغذ دیواری کردنش تصمیم بگیریم. عاشقشممممم زیبا

انشاا... آخرای ماه باید اسباب کشی کنیم. امیدوارم به خیر و خوشی و آسونی بگذره

خیلی بی طاقت شدم که بدونم نی نی جونم خانوم جوجوئه یا آقا پیشیبغل

میخوام اگه بشه شنبه برم دکتر که برام سونو بنویسهمحبت

دوشنبه رفتم با خانم دکتر ز ، که استاد دوره ارشدم بود و الان مدیرکلمون شده حرف زدم. خیلی گرم بود و کلی هم درمورد نی نی ازم پرسید و خیلی اصرار داشت که خدا بهم یه نی نی تپل بده.خندونک هی من میگفتم سالم باشه، تپل بودنش مهم نیست هی ایشون میگفت سالم باشه تپلم باااااشهخنده

یک هفته پیش هم یه حرکت زد و آفت اداره رو از پستش برکنار کرد... خدایا به خودت میسپرمش، خودت تقاص زجرهای من و همسرم رو از خودش و پسرخاله جونش بگیردلشکسته

امیدوارم مدیریت خانم دکتر سرمنشا اتفاقات خیر برای ادارمون و برای من و همسری باشه. ان شاا...فرشته

 

پ ن1: 16هفته و 3روز

پ ن 2: خدایا امیدوارم لایق همه مهربونیات باشمبغل

پسندها (1)

نظرات (0)